من طاقت دوری ندارم
الان یه پشه با خونواده اش اومده بود خدافظی،
کلی تو بغل همدیگه گریه کردیم
بچه شونم همش میگفت میخوام پیش عمو بمونم ،
خلاصه پشت سرشون آب ریختم و رفتن تا 6-7 ماه دیگه ،
خیلی صحنه غم انگیزی بود
من طاقت دوری ندارم !
نظرات شما عزیزان: